فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک

شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد

با ما تماس بگیرید
  • آدرس:فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک
  • تلفن:
  • فاکس:
  • ایمیل: info@shivaDoc.com
رمان کوری


کوری نوشته ژوزه ساراماگو یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی واجتماع و انسانهای سر در گم را در دایره افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می‌کند.ساراماگو تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در « موقعیت» معنا می‌شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است.
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0


رمان کوری-نوشته ژوزه ساراماگو

نویسنده
مترجم
حجم
فرمت
تعداد صفحات
جلد
خوانایی
زبان

توضیحات

رمان کوری نویسنده ژوزه ساراماگو: کوری یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی واجتماع و انسانهای سر در گم را در دایره افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می کند.ساراماگو تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در موقعیت معنا می شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است.

 

در یک کلام ساده، دغدغه عمده ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی مسئله سرگشتگی انسان معاصر یا انسان در موقعیت است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنشهای انان بررسی می شود.از دیگر مایه های اصلی رمان نقد خشونت و میلیتاریسم، اطاعات کورکورانه ، دیکتاتوری و سیر تاریخی و فراگیر بودن آن است. در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری- نه کوری سیاه و تاریک که کوری سفید و تابناک- شیوع پیدا می کند و نمی دانیم کجاست و می تواند هر جایی باشد، خیابانها نام ندارد. شخصیتهای رمان نیز نام ندارد.

سبک ساراماگو در رمان کوری

رمان کوری نویسنده ژوزه ساراماگو: ساراماگو در رمان کوری برای شخصیت ها اسم انتخاب نکرده است. باوجوداین، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده به راحتی می تواند با شخصیت های رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشت های زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیت های رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزوده است.

 

نمونه ای از ترجمهٔ مینو مشیری

رمان کوری نویسنده ژوزه ساراماگو: به مرد کوری بگویید: آزاد هستی؛ دری را که از دنیای خارج جدایش می کند باز کنید. بار دیگر به او می گوییم: آزادی، برو، و او نمی رود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، می ترسند، نمی دانند کجا بروند. واقعیت این است که زندگی دریک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مددِ یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوب زده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمی خورَد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محله ها شود نه راه های رسیدن به آنها.



محصولات مرتبط