فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک

شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد

با ما تماس بگیرید
  • آدرس:فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک
  • تلفن:
  • فاکس:
  • ایمیل: info@shivaDoc.com
کتاب رمان کنارم باش


کتاب رمان کنارم باش به قلم مینا سیف الله زاده، داستان دختر و پسر نابغه‌ای است که به دنبال یک جنجال و دعوا با هم آشنا می‌شوند و در بورسیه‌ی دانشگاهی شرکت و به فرانسه مهاجرت می‌کنند؛ غافل از اینکه پسر ماجرا یک آدم مشهور است که…
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0


کتاب رمان کنارم باش

نویسنده
مترجم
حجم
فرمت
تعداد صفحات
جلد
خوانایی
زبان

کتاب رمان کنارم باش

کتابرمان کنارم باشبه قلممینا سیف الله زاده،داستان دختر و پسر نابغه ای استکه به دنبال یک جنجال و دعوا با هم آشنا می شوند ودر بورسیه ی دانشگاهی شرکتو به فرانسه مهاجرت می کنند؛ غافل از اینکه پسر ماجرا یک آدم مشهور استکه

در بخشی ازکتاب رمان کنارم باش می خوانیم:

حواسمون به دو رو برمون نبود.
با سرو صدا وارد کلاس شدیم.
استاد هنوز نیومده بود.
روی صندلی نشستم و به ندا که کنارم نشسته بود گفتم:
_ چه خبر؟
_ خبرای خوبی دارم برات
_ چی؟
_ امروز چهارتا پسر به جمع کلاسمون اضافه شدند وای نیلا یکی از یکی جیگرتره
از وقتی که اومدند دخترا همه ی حواسشون به اوناست.
وای نادیا رو که نگو، دختره ی جلف هر بار خواست یکی از اون پسرا رو به حرف بگیره ولی نم پس نداد.

یه تای ابروم و انداختم بالا و به طرف پسرا نگاه کردم که چشم هام گرد شد.
عه اینا که اون پسرای از خود راضی بودند.
این حرف و با صدای بلند به زبون آوردم که ندا گفت:
_ می شناسیشون؟
_ آره، دیروز باهاشون تصادف کردیم.
یه پسرای مغروری هستن که نگووو.
بعد از این حرفم در باز شد و استاد وارد کلاس شد…
یه استاد پیر بی ریخت، که از اول ترم با من لج افتاده بود.
البته کاری نکرده بودما، فقط یه بار خواستم حال نادیا رو بگیرم
سوسمار انداختم زیر پاش که از شانس گندم رفت زیر پای این استاده.
از اون موقع تا حالا باهام لج افتاده
استاد بعد از حضور غیاب کردنش رو کرد طرف پسرا و گفت:
_ خب، شما خودتون رو معرفی نمیکنین؟



محصولات مرتبط