فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک

شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد

با ما تماس بگیرید
  • آدرس:فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک
  • تلفن:
  • فاکس:
  • ایمیل: info@shivaDoc.com
کتاب رمان یاقوت کبود


کتاب رمان یاقوت کبود اثر کرستین گییر جلد دوم مجموعه‌ی جواهرات گران‌بها درباره‌ی دختری به نام گوئنت شپرد است که برای مدت شانزده سال، برای سفر زمان آموزش دیده و آماده شده بود، برخلاف تصور همه، گوئنت وارث این ژن بوده است. آنچه انتظار او را می‌کشد ماجرایی مرموز و پیچیده در قرن هجدهم لندن است که ممکن است حتی به قیمت زندگی او تمام شود.
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0


کتاب رمان یاقوت کبود

نویسنده
مترجم
حجم
فرمت
تعداد صفحات
جلد
خوانایی
زبان

کتاب رمان یاقوت کبود

کتاب رمانیاقوت کبوداثرکرستین گییرجلد دوم مجموعه ی جواهرات گران بها درباره ی دختری به نام گوئنت شپرد است که برای مدت شانزده سال، برای سفر زمان آموزش دیده و آماده شده بود، برخلاف تصور همه، گوئنت وارث این ژن بوده است. آنچه انتظار او را می کشد ماجرایی مرموز و پیچیده در قرن هجدهم لندن است که ممکن است حتی به قیمت زندگی او تمام شود.

گوئنت باید همراه با حامل ژنی دیگر از خانواده ای مرموز، گیدئون دو ویلر، پرده از رازی که در پس حلقه مرموز مسافران زمان است بردارد و در این راه به هیچ کس، حتی قلب خودش، نمی تواند اعتماد کند

او به طرز غیر منتظره ای در وسط کلاس درس در عصری متفاوت فرود می آید. حالا، گوئنت باید پرده از این راز بردارد که چرا مادرش تاریخ تولد او را پنهان کرده تا کسی سوء ظنی در مورد توانایی او نداشته باشد. او باید با گیدئون، مسافر زمانی از خانواده مرموز دیگر، همکاری کند و در تاریخ جستجویی داشته باشد. گوئنت و گیدئون با یکدیگر در زمان سفر می کنند تا دریابند می توانند به چه کسانی در قرن 18 و در زمان حال لندن، اعتماد کنند.

در بخشی از کتاب رمان یاقوت کبود می خوانیم:

خیابان های ساوت وارک۱ تاریک و خلوت بود. هوا بوی خزه، فاضلاب و ماهی مرده می داد. پسر جوان از روی غریزه دست دخترک را محکم تر گرفت.
زیرلب گفت: باید مستقیم از کنار رودخونه راه می رفتیم. آدم خیلی راحت تو این کوچه های پیچ و واپیچ گم میشه.
بله، و هر گوشه ای ممکنه یه دزد یا قاتل قایم شده باشه. به نظر می رسید خوشحال باشد.
عالیه، نه؟ خیلی خیلی بهتر از نشستن تو اون اتاق خفه تو معبد و نوشتن تکالیف مدرسه ست!
دامن سنگین لباسش را بلند کرد و با عجله به راهش ادامه داد.



محصولات مرتبط