فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک

شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد

با ما تماس بگیرید
  • آدرس:فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک
  • تلفن:
  • فاکس:
  • ایمیل: info@shivaDoc.com
کتاب رمان گلشیفته


در کتاب گلشیفته داستان از یک رقابت کاری بین دو مرد شروع می‌شود که باعث می‌شود تقاصش را یک دختر بدهد... یک دختر تنها و بی پناه... و نتیجه‌ی اش می‌شود 7 سال دوری...
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0


کتاب رمان گلشیفته

نویسنده
مترجم
حجم
فرمت
تعداد صفحات
جلد
خوانایی
زبان

توضیحات

در کتاب گلشیفته داستان از یک رقابت کاری بین دو مرد شروع می شود که باعث می شود تقاصش را یک دختر بدهد... یک دختر تنها و بی پناه... و نتیجه ی اش می شود 7 سال دوری...
در قسمتی از کتاب رمان گلشیفته می خوانید:
هانیه_ البالو. شفتالو. کجایی؟ شفتالو تو که اینجایی. چرا صدات در نمیاد؟
_ شفتالو و زهر مار. اسم به این قشنگی درست بگو دیگه.
هانیه_ خب حالا. همچین میگه اسم به این قشنگی انگار میخواد بگه هانیه. برو بابا تو هم با این اسمت. اخه اینم اسمه تو داری؟
_ برو بابا تو هم آدم نمیشی. ها چته. چکارم داری؟
هانیه_ بیا بیرون بابا حوصلم سر رفت.
_ خب زیرش و خاموش کن سر نره.
هانیه_ هر هر هر. خندیدیم. قدیمی. یکم خودتو اپ تو دیت کن عزیزم.
وای خدا دیگه خستته شتدم از دستت این هانی. دیوونم کرد. کلافه گفتم_ خب
هانیه خانم حالا میگی چی میخوای عزیزم؟
هانیه عین این خرا که بهشون تی تاپ دادن چشماشو لود کرد و یه عشوه خرکیم اومد و گفت: بیا بریم بازار؟
_ هانی اصلاً حرفشم نزن. اصلاً حوصله ندار. حالا هم برو بیرون.
هانیه_ گلی. گلشیفته. شیفته جان. گلکم...
خندم و قورت دادم و گفتم: کوفت. حالا شدم گلکم. تا همین دو دقیقه پیش که شفتالو بودم.
هانیه_ من غلط کردم. حالا میای؟ جون من؟
_کی؟
هانیه_فردا قربونت برم.



محصولات مرتبط