کتاب ابله، داستان شاهزاده ای است ساده دل و بی غل و غش که همواره به فکر کمک به همنوعانش است و به عنوان آخرین بازمانده یک خانواده مهم و منقرض شده روسی، از اقامت طولانی سوئیس به سنت پترزبورگ بر میگردد و ...
تاب ابله، داستان شاهزاده ای است ساده دل و بی غل و غش که همواره به فکر کمک به همنوعانش است و به عنوان آخرین بازمانده یک خانواده مهم و منقرض شده روسی، از اقامت طولانی سوئیس به سنت پترزبورگ بر میگردد و اتفاقاتی در ارتباط با یک خانواده روسی و دوستان آنان و یک زن روسپی برای او به وجود می آید که در ظاهر نه از نظر جاذبه های داستانی، قلابی برای گیر افتادن ذهن دارد و نه اتفاقات ویژه ای در آن خلق شده که خواننده بر اساس آنها به خواندن داستان ترغیب شود. اما همین کتاب به زبانهای گوناگون به عنوان یک شاهکار، آن قدر مورد توجه قرار گرفته که در همه زبانها، ترجمه آن یکی از پرخواننده ترین کتابها بوده است. دلیل آن در نگاه عمیقی است که داستایوفسکی به فلسفه زندگی دارد و همه کتابهایش مشحون از حرفهائی است که در خارج از کادر یک داستان، میتواند تابلوهای راهنمای زندگی و تفکر شود. همین که این داستان نوشته شده درسال ۱۸۶۸ هنوز بعد از ۱۳۰ سال از نگارش آن در همه جای دنیا فروش و خواننده دارد نشانه ای از آن است که واقعیتهای مورد توجه نویسنده که امر مشترک نیاز انسانی است، به خوبی در آن دیده شده است. وقتی خواننده رمان ابله را میخواند، به روایت ایرانی اش گویا پای کرسی نشسته است و پرنس ابله بالای صندلی نشسته و به عنوان فیلسوف برایش درس زندگی میدهد. خلق پرسوناژ کسی که با معیارهای اجتماعی آن روز و امروز باید ابله تلقی شود و هم او بهترین و ماندگار ترین حرفهای مورد خواست و احتیاج بشری را میزند، از جاذبه های این کار داستایوفسکی است. خواندن این رمانهای بزرگ تاریخ ادبیات دنیا، که ابله یکی از آنان است به بازکردن ذهن بشریت و برگشتن به زلال فطری انسانی که در جهان امروز به آن نیاز مبرمی هست، خیلی کمک میکند.