کتاب صوتیسه روایت از زندگیاثریاسمینا رضانمایشنامه ای کوتاه از خانواده ای سه نفر است که در یک روز تعطیل و بدون هماهنگی برایشان مهمان می آید.
در قسمتی از کتاب صوتی سه روایت از زندگی می شنویم:
- سحر این بچه چه مرگشه نعره میزنه
- خوابش نمی بره میگه گشنمه
- پدر سوخته بهونه میاره که نخوابه، بهش بگو نخوابه دیگه چرا عربده می کشی
- بیسکوییت هاش رو برداشتم تا بذارم جلو مهمونات
- اینا چرا بی خبر اومدن؟
- نمیدونم برو از خودشون بپرس
- نمیگن شاید ما آمادگیشو نداشته باشیم
-شاید ما آمادگیشو نداشته باشیم، این وضع آشپزخونمونه ببین دوتا استکان تمیز پیدا نمیشه، اونا نشستن بیرون و من بدبخت باید اینجا ظرف بشورم.
- آرمان چقدر بهت گفتم درو باز نکن
- اومدن پشت در چیکار کنم بگم درو باز نمی کنم؟