کتاب اتاق آبی بخشی از خاطرات سپهری و گفتارهایی از او در مورد هنر است. از آنجایی که این کتاب یکی از معدود نوشتههای تئوریک سپهری است، در شناخت شخصیت، آثار شعر و نقاشی او و تصور او از دنیای هنر بسیار اهمیت دارد.
ته باغ ما یک سرطویله بود. روی ط.یله یک اتاق بود، آبی بود، اسمش اتاق آبی بود (می گفتیم اتاق آبی). سرطویله از کف زمین پایین تر بود. راهرویی که به اتاق آبی می رفت چند پله می خورد. اتاق آبی از صمیمیت حقیقت خاک دور بود. ما در این اتاق زندگی می کردیم. یک روز مادرم وارد اتاق آبی می شود. مادر مار چنبره زده ای در طاقچه می بیند. می ترسد. آن هم چقدر. همان روز از اتاق آبی کوچ می کنیم. به اتاقی می رویم در شمال خانه. اتاق پنجدری سپید. تا پایان در این اتاق می مانیم. و اتاق آبی تا پایان خالی می ماند....