کتاب رمان قهر و مهر کتاب قهر و مهر اثر فریبرز یدالهی، عاشقانهای است که سرگردانی انسان معاصر را بیان میکند با بیان عدم قطعیت، تفاوت فرهنگها، شتابزدگی انسان امروز و پشیمانی او را تصویر کرده است . در بخشی از رمان می خوانیم : … رابطه پنهانی شقایق با افشین چنین عذابی به جانش افکنده بود . آنزمان که شقایق در عقد امیر بود دل به افشین سپرد ؟ امروز می دید که همه چیز بعد از فوت امیر شروع شد . نمی خواست باور کند . مگر می شد به این سرعت عشقی چنین آتشین جست ؟
کتاب قهر و مهر اثر فریبرز یدالهی، عاشقانه ای است که سرگردانی انسان معاصر را بیان می کند با بیان عدم قطعیت، تفاوت فرهنگ ها، شتاب زدگی انسان امروز و پشیمانی او را تصویر کرده است . در بخشی از رمان می خوانیم :
رابطه پنهانی شقایق با افشین چنین عذابی به جانش افکنده بود . آنزمان که شقایق در عقد امیر بود دل به افشین سپرد ؟ امروز می دید که همه چیز بعد از فوت امیر شروع شد . نمی خواست باور کند . مگر می شد به این سرعت عشقی چنین آتشین جست ؟
شاید یک ماه پس از فوت پدر این رابطه آغاز شده بود . کاش زودتر دانسته بود . با خود گفت نه ممکن نیست . حس کرد دارد بالا می آورد . مایعی تلخ و لزج گلویش را سوزاند .
کاش بیشتر واکاوی می کرد . گاهی نمی توانی باور کنی . باید کتمان کنی تا از عذابی سهمگین تر رهایی یابی .
پرسش ، این موهبت الهی چه آتشی به جان بشر انداخت . اگر سوال بشر را به جایگاه کنونی کشاند همین سوال بذر شک را درونش کاشت . کاغذی را که به روی سینه گذاشته بود دوباره برداشت انگار سینه اش را میسوزاند . شروع به خواندنش کرد . سوزش سینه بود و اکنون سوزش چشم .
افشین : شما که به جهان سوم برنمی گردید ؟
شقایق : برای بچه ها اینجا راحت تر هست ، منصور نمی تواند ، به پای دانش آموزان ایران نمی رسد ، دیگر دیر شده .
افشین : چرا ؟ درس ها فرق می کند ؟ ظاهرا قانون اینرسی در خصوص انسان هم صدق می کند .
شقایق : کلا بچه ها برای درس ، خودشان را مثل دانش آموزان ایرانی نمی کشند .
تغییر شرایط سخت است .
شقایق : درسته .
افشین : خوش به حالشان ، در ایران همه ببخشید ، مثل اسب عصاری به دور خودشان می چرخند ولی به جایی نمی رسند