فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک

شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد

با ما تماس بگیرید
  • آدرس:فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک
  • تلفن:
  • فاکس:
  • ایمیل: info@shivaDoc.com
کتاب رمان تقاطع


کتاب رمان تقاطع از سر جایم برخواستم و زن و شوهر را تنها گذاشتم … پایین پرستار هنوز مشغول صحبت بود … چند لحظه ای در حال قدم زدم … می دانستم که پسر ها چیزی از بیماری فرشته نمی دانند … فرشته مطمئن بود که خوب خواهد شد …
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0


کتاب رمان تقاطع

نویسنده
مترجم
حجم
فرمت
تعداد صفحات
جلد
خوانایی
زبان

کتاب رمان تقاطع

داستان دختری است که مادرش خواننده قبل از انقلاب بوده و با فوت خانواده اش توسط خاله ای که ۴ پسر دارد در بچگی به فرزند خواندگی گرفته میشود و با ورود این دختر به خانواده ای که همش پسر دارند ماجرایی پیش میاد که تا مرز دست درازی به این دختر پیش میرند و همین مساله باعث میشود تمام بچه ها به بهانه تحصیل به خارج فرستاده شوند، بچه هایی که بزرگترینشان ۲۰ ساله است و اتفاقاتی که در خارج برایشان پیش میاد، حالا بعد از چند سال بیماری خاله باعث میشود دوباره بچه ها به ایران برگردند و حقایقی که بعد از آمدن بچه ها آشکار خواهد شد …

خلاصه رمان تقاطع

از سر جایم برخواستم و زن و شوهر را تنها گذاشتم … پایین پرستار هنوز مشغول صحبت بود … چند لحظه ای در حال قدم زدم … می دانستم که پسر ها چیزی از بیماری فرشته نمی دانند … فرشته مطمئن بود که خوب خواهد شد … مراجل شیمی درمانی به عقیده پزشک به خوبی پیش می رفت … در دوره شیمی درمانی قبل از عمل دقیقا هر روز با پسرها در تماس بود و روز قبل از عمل، با همه شان حرف زده بود و در این چند روز بعد از عمل هم تا جایی که شده بود، جواب تماسشان را داده بود

اما حالا باز هم دلتنگ پسرانش بود … عمل و عوارض روحی بعد از آن و شیمی درمانی سنگین و عوارض وحشتناک آن، باعث شده بود که بیشتر از همیشه احساساتی شود و من کاملا اگاه بودم که به خاطر من به آنها خبر نمی دهد … چون خبر دادن به آنها، مساوی با برگشتن آنها بود … فرشته می خواست آنقدر خوب شود که بتواند باز هم خودش به دیدن آنها برود.

به اتاق کاووس خان رفتم … پیدا کردن شماره پسرها، کار سختی نبود … اما من به دنبال یک نفرشان بود … کسی که بزرگتر بود و قاعدتا مسئول بقیه … کسی که بی تفاوت تر از بقیه بود و شاید حتی به نوعی خطرناک تر از بقیه …



محصولات مرتبط