کتاب آدم و آهن مجموعه داستان کوتاهی به قلم ابوالفضل ثابت مقدم است. شاید مهمترین دلیل نگارش این کتاب، ارائهای از دورنمای نوع تفکر و نگرش نویسنده در مورد ذات انسان، نشان دادن تفاوتهای عمده بین جایگاه و کلمه "انسان" و "آدم"، بیان ویژگیها و صفاتی که انسان را از آدمیزاد متمایز میسازد و نشان دادن روند افول انسانِ پاک سرشت به آدمیزاد از طریق تمثیلهای به کار گرفته شده در متن داستان و شخصیتهای آن باشد.
کتاب آدم و آهن مجموعه داستان کوتاهی به قلم ابوالفضل ثابت مقدم است. شاید مهم ترین دلیل نگارش این کتاب، ارائه ای از دورنمای نوع تفکر و نگرش نویسنده در مورد ذات انسان، نشان دادن تفاوت های عمده بین جایگاه و کلمه "انسان" و "آدم"، بیان ویژگی ها و صفاتی که انسان را از آدمیزاد متمایز می سازد و نشان دادن روند افول انسانِ پاک سرشت به آدمیزاد از طریق تمثیل های به کار گرفته شده در متن داستان و شخصیت های آن باشد.
ابوالفضل ثابت مقدم به عنوان یک جوان ایرانی، همیشه سعی داشته در طول سال های اندک زندگی خویش، با استفاده از مطالب و مفاهیم آموزنده و گران بهایی که گذشتگان و نسل های پیشین قصد داشتند از طریق متون کتبی یا انواع جلوه های بصری، به نسل آینده انتقال دهند، آگاهی خویش را بالا برده و تلاش کند تا اثری دارای هدف و پیام مشخص خلق کند. بدون شک در اثر او نیز مانند تمام نویسندگان و خالقان اثر، تاثیراتی که از آموزه های گذشته خود در زندگی کسب کرده، به طور مستقیم یا غیر مستقیم وجود دارد و هیچ شخصی در دنیا، عالم زاده نشده است.
در بخشی از کتاب آدم و آهن می خوانیم:
آدم کوره ای ساخت و به آهنگری مشغول شد. با تلاش و مشقت فراوان کار می کرد. تنها چیزی که به آن فکر می کرد، چشیدن دوباره طعم لذیذ گوشت گرم و تازه بود. توانست به کمک فنون آهنگری که از گاو آموخته بود برای خودش خنجری تیز و بران بسازد. روزها در بیشه زار می چرخید و حیوانات را شکار می کرد. هر بار شکارش را به طویله می آورد و تا مدتی با گوشت آن خودش را سیر می کرد؛ و وقتی که غذا تمام می شد، نوبت حیوان دیگری بود تا شکار شود.