کتاب غریبه اثر وحید فخرائی، داستان زندگی شخصی به نام آزاد است که برای رهایی از مشکلات زندگی، درد و دلهایش را با خدا در یک دفتر مینویسد و همین امر سبب میشود که به هدفهای بزرگی فکر کند و در جهت رسیدن به آنها تلاش کند.
کتابغریبهاثروحید فخرائی،داستان زندگی شخصی به نام آزاد است که برای رهایی از مشکلات زندگی، درد و دل هایش را با خدا در یک دفتر می نویسد و همین امر سبب می شود که به هدف های بزرگی فکر کند و در جهت رسیدن به آن ها تلاش کند.
در بخشی ازکتاب غریبه می خوانیم:
مجری به مهندس گفت چرا شما ادعا می کنی که درد و رنج مردم، درد و رنج شماست؟
مهندس گفت: این دنیا به هیچ کس رحم نمیکند و همه ی ما یک روز خواهیم مرد. برخی از انسان ها به دلیل بیماری می میرند و برخی از انسان ها به دلیل پیروی از حقیقت می میرند. آنچه که برای همه ی انسان ها مشترک است مرگ است اما آنچه که بین انسان ها تفاوت ایجاد می کند نوع مرگ و علت مرگ است. برای من با ارزش است که علت مرگم دنبال کردن حقیقتی باشد که منجر به آزادی و عدالت در جامعه شود.
مجری از مهندس پرسید تعریف شما از عدالت چیست؟ برخی از مردم فقیر به دنیا می آیند و برخی ثروتمند زاده شدند، طبیعت دنیا همین است. همیشه فقر، بیماری و درگیری بین قدرتمندان بوده است. عدالت در دنیا تنها یک شعار است.
مهندس گفت: حرف شما درست است برخی از مردم فقیر به دنیا می آیند اما اینکه فقیر از دنیا بروند باید به دست خودشان باشد نه به دست محیط و جامعه ای که در آن زندگی می کنند. عدالت در جامعه فقر را از بین نمی برد بلکه به انسان ها اختیار میدهد تا خودشان نوع زندگی شان را انتخاب کنند.