فارسی -
0
سبد خرید
محصول تعداد 0 (ریال)جمع کل
کتاب رمان خانوم زبون دراز
- برچسب: رُمان
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0
کتاب رمان خانوم زبون دراز
| نویسنده | |
| مترجم | |
| حجم | |
| فرمت | |
| تعداد صفحات | |
| جلد | |
| خوانایی | |
| زبان |
کتاب رمان خانوم زبون دراز
کتاب رمان خانوم زبون دراز به قلم فاطمه همایون، اثری عاشقانه و طنز درباره ی دختری مهربان و شوخ طبع به نام دریاست که دو برادر و یک دوست صمیمی به اسم معصومه دارد. در این بین آراد پسری است که با دریا سر جنگ دارد و او هم هیچ جور راضی نمی شود که از یک پسر کم بیاورد.
در بخشی از کتاب رمان خانوم زبون دراز می خوانیم:
پوزخند زدم به ماشینش اشاره کردم و گفتم باشه بابا فهمیدم تو هم فرقون داری
تا اینو گفتم مث خر وحشی اهم اهم گاو وحشی شد یا حضرت هاشم
گفت به ماشین من می گی فرقون گفتم اوا ببخشید گاری خوبه دیگه
مهلتش ندادم و رفتم سمت 206 سفیدم که مث رخش خوابیده بود و گازش گرفتم سمت خونه
تا رسیدم خونه مث همیشه لحنم لاتی کردم و صدام انداختم پس کلم
آهای منزل کوجایی
زن کجا رفتی در همین حین مادر گرام ملاقه به دست از آشپزخونه اومد و با عصبانیت بهم زل زد
منم که همیشه ازمرحله شوتم نیشم باز کردم و با همون لحن گفتم احوالت جفت و جور است
تا اینو گفتم مامانم با ملاقه گذاشت دنبالم
یا امامزاده هوشنگ الفرار
حالا مگه کوتاه میومد جلو در بودیم که مامانم ملاقه برد بالا بکوبه تو سرم که در باز شد
و دو داداش بنده دایان و داران تشریف فرما شدن منم در رفتم و ملاقه روی سر مبارک دایان فرود اومد
وای داشتم می پکیدم موقعیت مناسب دیدم و یواشکی جیم شدم تو اتاقم
رفتم سمت گوشیم به به مخاطب خاص من یار همیشگی من پیام داده بود قربونش برم
محصولات مرتبط
کتاب رمان داوطلبان مرگ 3-نوشته محمدعلی قجه
| رایگان | فایل | 0 ریال |
| نسخه چاپی | - |
رمان در پرده آخر-نوشته فریبرز یدالهی
| رایگان | فایل | 0 ریال |
| نسخه چاپی | - |
کتاب رمان موسسه
| رایگان | فایل | 0 ریال |
| نسخه چاپی | - |