کتاب صوتی پسر حسن ماست بند ثر نرگس امینی و حمید آذر طوسی، شماره پنجاهم و دوم نمایش صوتی کانون فرهنگی چوک است که با اجرای نویسندگان روایت میشود. داستان دربارهی پسر عاشقی است که برای به دست آوردن عشق از دست رفتهاش، گرفتار میشود.
کتاب صوتی پسر حسن ماست بند ثر نرگس امینی و حمید آذر طوسی، شماره پنجاهم و دوم نمایش صوتی کانون فرهنگی چوک است که با اجرای نویسندگان روایت می شود. داستان درباره ی پسر عاشقی است که برای به دست آوردن عشق از دست رفته اش، گرفتار می شود.
در قسمتی از کتاب پسر حسن ماست بند می شنویم:
پیرزن قاشقی سمتش گرفت و گفت: اول این ماست رو بخور تا بهت بگم طلاها کجاست. و نزدیکش شد. بینی اش از بوی بدن مانده ی پیر پر شد؛ عق اش گرفت. بلند گفت: بکش عقب بابا! چی کار می کنی؟ بیا بینم ولم می کنی؟ اینم ماست، دیگه چی؟ حالا بگو طلاهاتون کجاست.
- هفت سین منو دیدی؟ بیرون اتاق، بالای سرسرا سفره را دید. با تردید چند قدم جلو رفت. همان سفره ی تکراری هر سال. حوصله ی نگاه کردن نداشت. تخم مرغ ها قرمز تیره بودند، جگری؛ رنگ لب های مهری.