کتاب ملک الشعرا بهار تاریخ شعر معاصر پارسی، یکی از ایدئولوژیکترین بخشهای تاریخنگاری جدید ما محسوب میشود. تاریخ شعر نو، مانند هر تاریخ دیگری، شبکهای از رخدادهای مهم، شخصیتهای تاثیرگذار، منشهای نو ظهور و نهادهای تکامل یابنده را در خود جای میدهد، که به شکلی بسیار تحریف شده و نارسا و سطحی، گلچین و تفسیر شدهاند.
کتاب ملک الشعرا بهاربه قلمشروین وکیلیبه تحریر درآمده است. تاریخ شعر معاصر پارسی، یکی از ایدئولوژیک ترین بخش های تاریخ نگاری جدید ما محسوب می شود. تاریخ شعر نو، مانند هر تاریخ دیگری، شبکه ای از رخدادهای مهم، شخصیت های تاثیرگذار، منش های نو ظهور و نهادهای تکامل یابنده را در خود جای می دهد، که به شکلی بسیار تحریف شده و نارسا و سطحی، گلچین و تفسیر شده اند.
بازخوانی این تاریخ، و نقادانه نگریستن به این که چرا فلان رخداد مهم تر از بهمان رخداد قلمداد شده، و چرا داوری درباره ی فلان شخصیت چنین است و درباره ی بهمان چنان، ضرورتی است که دیر یا زود باید جسورانه با آن روبرو شد. این مجموعه از کتاب ها را با این انگیزه می نویسم که از سویی برخی از مدارها و مسیرهای نادیده انگاشته شده در این سیستم فرهنگی پیچیده را روشن و شفاف سازم، و از سوی دیگر موضع خویش را درباره ی نقد شعر معاصر پارسی در بستری جامعه شناختی و تاریخی استوار سازم. به عنوان نخستین چهره از این گروه، ملک الشعرای بهار را برگزیده ام. چرا که هم شایسته ی لقبش هست و هم نسبت به موضع اجتماعی و فرهنگی اش همدلی فراوان حس می کنم.
از سوی دیگر، درازای عمر بهار و حضورش در بزنگاه های تاریخی مهم، او را به شاه کلیدی تبدیل کرده که اگر خوب شناخته شود، زنجیره ای از شاعران و ادیبان و فعالان اجتماعی دیگر را گرداگرد خویش به خوبی خواهد شناساند.