شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد
محصول | تعداد | ||
---|---|---|---|
0 | (ریال)جمع کل |
نویسنده | |
مترجم | |
حجم | |
فرمت | |
تعداد صفحات | |
جلد | |
خوانایی | |
زبان |
مقدمه:
تردید در بودن یا نبودن دنیا جای ترسناکی است برای زندگی کردن
خلاصه :
اشتیاق و علاقه تبدیل به یه نفرت می شود
نفرتی که قبل از آن علاقه شدید وجود داشته و نفرتی به علاقه و عشق تبدیل می شود در حالی که قبل میخواست انتقام بگیرد
با این روند، سرنوشت زندگی دخترکی تغییر می کند.
قسمتی از متن:
با صدای در اتاق از جا پریدم مریم دختر خالم بود با خشم نگاهش کردم و گفتم:
_ چه مرگته ؟!
با خنده که چال های گونه اش فرو رفته تر میکرد گفت:
_ هیچی مامان و بابا هامون امشب رفتن باغ خودمون تنها هستیم
لبخند شیطانی بر لب هایم نهادم ، مریم از جن و روح میترسید ولی من خیلی دوست داشتم . یکبار هم که شد جن و روح را احضار کنم مقاله ای رو که جن را احضار میکرد از زیر تخت در اوردم به مریم گفتم:
_ میخوام امشب یه جن احضار کنم
مریم با ترس و التماس نگاهم کرد و گفت:
_ نه تو رو خدا پریسا بیخیال شو
با اخم گفتم:
_ الان وقت مناسبی هست و منم که دوست دارم اگه دوست نداری برو تو اتاقت درم قفل کن.
به چهره رنگ و رو پریده ی مریم نگاه کردم معلوم بود خیلی ترسیده بود که گونه های سرخش به رنگ زرد شده بود چشم های درشت و مشکی اش را مظلوم کرد و گفت:
_ تو رو خدا امشب رو بیخیال شو
بدون توجه به مظلومیت چشم هایش که همه را به رحم می انداخت گفتم:
_ نچ هیجان داره مریم هم تو لذت میبری هم من .یکبار هم صد بار نمیشه
مریم با نارضایتی گفت :
_ باشه میام به یک شرط!
تعجب کردم آخه مریم اهل شرط بندی نبود با تعجب پرسیدم :
چه شرطی ؟!
رایگان | فایل | 0 ریال |
نسخه چاپی | - |
رایگان | فایل | 0 ریال |
نسخه چاپی | - |
رایگان | فایل | 0 ریال |
نسخه چاپی | - |