فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک

شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد

با ما تماس بگیرید
  • آدرس:فروشگاه فایل وکتاب شیوا داک
  • تلفن:
  • فاکس:
  • ایمیل: info@shivaDoc.com
رمان کلیدر

ریال

رمان کلیدر-نوشته محمود دولت‌آبادی نویسندهٔ معاصر است که در سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانوادهٔ کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچانده شده‌اند. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم است بین سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی می‌دهد. کلیدر نام کوه و روستایی در شمال شرقی ایران است.
0 محبوبیت با متوسط امتیاز 0


رمان کلیدر-نوشته محمود دولت‌آبادی

نویسنده
مترجم
حجم
فرمت
تعداد صفحات
جلد
خوانایی
زبان

رمان کلیدر

رمان کلیدر اثری از محمود دولت آبادی، نویسندهٔ معاصر است که در سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانواده کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچانده شده اند. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم است بین سال های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی می دهد. کلیدر نام کوه و روستایی در شمال شرقی ایران است.

خلاصه ای از داستان:

مارال دختر جوانی از عشایر کُردِ ساکن خراسان به شهر (سبزوار) می آید تا پدرش عبدوس و نامزدش دلاور را که به جرم شرکت در قتل زندانی هستند، ملاقات کند. مارال و مادرش در طول یک سالی که این دو، در زندان بوده اند، بر اثر خشک سالی زندگی دشواری را گذرانده اند. مادر بر اثر یک بیماری سخت می میرد و مارال که تنها مانده است، تصمیم می گیرد پیش عمه اش بلقیس، همسر کلمیشی به کلاته ی سوزن ده برود. خانوار کلمیشی مثل بیشتر ایلیاتی های آن سامان بین منطقه ی کلیدر و قلعه ها و کلاته های پراکنده آن نواحی بر حسب فصل، در رفت و آمدند.

مارال درخانواده ی عمه به خوبی پذیرفته می شود و روز بعد برای درو کردن کشتگاه کوچک خانواده، با آنها همراه می شود. همان روز گل محمد (پسر بلقیس) با دایی خود مدیار و چند تن دیگر از اعضای خانواده همراه می شود، تا صوقی، خواهرزاده حاج حسین چارگوشلی را که مدیار عاشق اوست، از خانه ی حاج حسین بدزدند. صوقی نامزد نادعلی، پسر حاج حسین است. در این ماجرا، مدیار و حاج حسین چارگوشلی کشته می شوند. در غیبت مردان خانواده، شیرو (دختر جوان بلقیس) طبق قراری که با ماه درویش جوانی که هرسال برای روضه خوانی و شمایل گردانی به سیاه چادرها می آید - دارد، فرار می کند. وقتی گل محمد به سوزن ده برمی گردد برای پیدا کردن شیرو تا نیشابور می رود و در آن جا باخبر می شود که آن دو باهم ازدواج کرده اند و به قلعه چمن رفته اند.

خانواده بعد از درو کشت دیم کم حاصل خود در سوزن ده، به چادرها برمی گردند ولی با بیماری گوسفندها روبرو می شوند. گل محمد برای گرفتن کمک از اداره های دولتی به سبزوار می رود، اما به او توجهی نمی کنند و او خسته و ناامید به چادرها برمی گردد و ناچار می شود از بابقلی بندار، مباشر ارباب آلاجاقی که در قلعه چمن دکانی دارد، قرضی بگیرد.

 



محصولات مرتبط