کتاب نجات بزرگ اثری تلفیقی از یک داستان علمی- تخیلی-عاشقانه

کتاب نجات بزرگ اثری تلفیقی از یک داستان علمی- تخیلی-عاشقانه

کتاب نجات بزرگ اثری تلفیقی از یک داستان علمی - تخیلی - عاشقانه

کتاب نجات بزرگ اثری تلفیقی از یک داستان علمی-تخیلی-عاشقانه به قلم مهدی بصیرت نیا، داستان زندگی دختر نابغه ایرانی به نام باران است که تحت نظر پدر و مادری دانشمند در زمینه اختر فیزیک پرورش یافته است. او با ارائه مقالات شگفت انگیزی در زمینه اختر فیزیک توجه بزرگان این رشته در معتبر ترین دانشگاه های دنیا را به خود جلب کرده است و به کمک نیرویی مرموز زمین را از خطر نابودی نجات می دهد.

آن چه که در سرتاسر داستان می گذرد در واقع تلاش نویسنده برای رویارویی اذهان عمومی با مفاهیم و اصلاحات تقریبا جدید اختر فیزیک در قالب داستانی جذاب که علاوه بر داشتن جنبه تخیلی بر پایه مفاهیم و موازین علمی صورت می پذیرد بوده و در کنار همه این ها، تاثیر ورود چاشنی عشق در تسهیل مسائل و بهره گیری از الهامات ذهنی در جهت دهی و کمک به خلق مفاهیم نو و سودمند در همه ابعاد زندگی و مخصوصا موقعیت های اضطراری است.

ضمن این که این داستان با اشاره تلویحی به شخصیت ها و نوابغ ایرانی ارزشمندی که در معتبرترین دانشگاه ها و سازمان های فضایی جهانی پیش رو و هدایت گر جریانات جدید علمی در زمینه فیزیک و اختر فیزیک اند، درصدد معرفی توانایی بالا و پتانسیل پایان ناپذیر علمی و فرهنگی مردان و زنان وطن همیشه سرافراز ماست.

در بخشی از کتاب نجات بزرگ می خوانیم:

پروفسور حسام که همچنان محو سخنان باران بود دستمالی برداشت و عرق سردی که روی پیشانی اش نشسته بود را پاک کرد. نفس عمیقی کشید و رو به مادر باران که تا این لحظه سکوت کرده بود و گوش می داد گفت:

-نیلوفر جان! آیا این امکان وجود داره که دقیقا برای من مدل پیشنهادی باران رو بررسی کنی؟ می خوام قبل از هرچیز دقیقا تمام موارد محاسباتی این طرح رو کنترل کنم. به فرض درستی مفروضاتی که باران ارائه داده باید مطمئن بشیم که همه معادلات پیشنهادی اون درست کار می کنه. البته بعد از این کار حتما باید دراین باره مفصلا با خود مهران صحبت کنم؛ اما در حال حاضر چیزی که از همه مهم تره تأیید صحت محاسبات معادلات پیشنهادی باران هست.

- جناب پروفسور! نمی خواین که قبل از ورود به روش پیشنهادی باران بیشتر این موضوع رو بررسی کنین؟

-نیلوفر جان! میشه لطفا درخواستی که از شما کردم رو انجام بدین؟ به عقیده من اطلاعات دختر شما به اندازه ای هست که احتیاج به بررسی بیشتر نداره. انرژی خاصی که من از حرف زدن و نحوه استدلال و نگاههاش می گیرم خودش بزرگ ترین تأیید بر صحت مطالبی هست که ارائه داده... .

و بعد بلافاصله شروع به تماس با همکارانش در هاروارد کرد! نیم ساعت بعد باران به همراه مادرش تمامی اطلاعات و معادلات مربوط به تئوری پیشنهادی اش را برای پروفسور تشریح کردند و قرار شد تا برای تأیید نهایی توسط پروفسور مهران فرستاده شود و به طور همزمان به مقامات ناسا و سایر افرادی که در پروژه مذکور حضور داشتند ارجاع داده شد.

نیروی عجیبی از سمت باران به پروفسور حسام فرستاده شده بود که او به خوبی آن را حس می کرد. در طی تمام سالیانی که او با دانشجویان و اساتید برجسته و درجه یک هم کلام شده بود و بحث های بسیار سنگین علمی و چالش برانگیز را با آن ها تجربه کرده بود هرگز مانند امروز تحت تاثیر حرف ها و استدلالات کسی قرار نگرفته بود و این برای او بسیار عجیب بود. واقعا احساس می کرد که این دختر با بقیه تفاوت محسوسی دارد و فهمیده بود که اصرار دوستان و همکارانش برای کشاندن باران به دانشگاه چه دلیلی داشته است!