شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد
محصول | تعداد | ||
---|---|---|---|
0 | (ریال)جمع کل |
نویسنده | |
مترجم | |
حجم | |
فرمت | |
تعداد صفحات | |
جلد | |
خوانایی | |
زبان |
کتابرمان کاکائوبه قلمژورژ آمادو(Jorge Amado) داستان مردی فقیر به نام سرگیپانو را روایت می کند که به دنبال کار مهاجرت می کند و در آن جا با نگهبانی آشنا می شود که در جریان اتفاقاتی سرگذشتش تغییر می کند...
کتاب کاکائو (Cacau) با حمایت مالی اتحادیه اروپا و بنیاد هاینریش بُل در افغانستان منتشر شده است. مسؤولیت انتشار کتاب به عهده بنیاد آرمان شهر است و نشر الکترونیکی بلامانع است. در کتاب ذکر شده استفاده و اقتباس از نوشته های این کتاب با ذکر منبع مجاز است. نسخه ای که برای ترجمه استفاده شده، کتابی است که "ژان اورنچیونی" از پرتغالی به فرانسه برگردانده و در ۱۹۸۴ برای نخستین بار در فرانسه چاپ شده است.
در بخشی از کتاب رمان کاکائو می خوانیم:
آنتونیو باریگینیا آن روز به من غذا نداد. هونوریو دعوتم کرد به کلبه ای از نی که یک اتاق بیشتر نداشت. از این اتاق به عنوان اتاق خواب، آشپزخانه و سالن غذا خوری استفاده می شد. قرار شد آن جا زندگی کنم. کلادینو رو به من کرد و گفت: «این جا فقط یه مستراح بزرگه.»
و با دست به طبیعت اشاره کرد.
چهار نفری تو کلبه زندگی می کردیم. هونوریوی غول پیکر با دندان های سفیدش که همیشه از لای لب های سیاهش نمایان می شد خندان بود، کلادینوی نجار که برای ارباب گاری می ساخت و ژوائو گریلو دورگه لاغر اندام که مرتب داستان تعریف می کرد. بی هیچ تردیدی مرا پذیرفتند. هونوریو یک تکه گوشت خشک شده و کمی لوبیای سیاه و دانه های ژاک به من تعارف کرد. در سکوت غذا خوردیم و بعد کلادینو گیتارش را کوک کرد. ژوائو گریلو شروع کرد به حرف زدن: خب حالا میدونی قراره کجا کار کنی؟
- فکر کنم بفرستنت مزرعه قدیمی کاکائو ژوائو اوانژ لسیتا. هونوریو هم اون جا کار میکنه.....
رایگان | فایل | 0 ریال |
نسخه چاپی | - |
رایگان | فایل | 0 ریال |
نسخه چاپی | - |
رایگان | فایل | 0 ریال |
نسخه چاپی | - |