کتاب کین ایرج گزیده ای به نثر از شاهنامه گزیده ای به نثر از شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی چه دشوار است دربارهی شاهنامه سخن گفتن و واژه نوشتن! به راستی که در برابر شاهکار شعر پارسی، دست هر چه قدر هم پر باشد، باز خالی است و داستان، همان داستان قطره به دریا بردن و آب به عمّان آوردن.
گزیده ای به نثر از شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی
چه دشوار است درباره ی شاهنامه سخن گفتن و واژه نوشتن! به راستی که در برابر شاهکار شعر پارسی، دست هر چه قدر هم پر باشد، باز خالی است و داستان، همان داستان قطره به دریا بردن و آب به عمّان آوردن.
نوشتنی ها بسیار است و استادان نامدار درباره ی اشعار شاعر شیرین سخن توس، فراوان قلم زده اند؛ امّا نگارنده نیز ناچار است چند کلامی درباره ی کتاب محبوب خویش بنویسد.
هر خواننده ی داننده، با سرکشیدن جامی چند از مِی خوشگوار فردوسی بزرگ، فریاد سرمستی سر می دهد و پیداست که شیدای این حماسه ی دلکش و دلفریب می شود.
شاهنامه را باید خواند و زندگی کرد. باید با آدم هایش نفس کشید و نفس برید. باید با ایرج کشته شد و با منوچهر زاده شد. باید در قیام نفس گیر کاوه شمشیر زد و بر ضحّاک ستمگر تیغ کشید. باید با زال عاشق شد و با رودابه گیسو افشان کرد. باید دوشادوش رستم جنگید و با اسفندیار زخم خورد. باید با سیاوش ستم دید و با کیخسرو کین ستانی کرد. جز این نمی توان دانست که شاهنامه چیست و فردوسی کیست.