شیوا داک تمام تلاش خود را فراهم کرده است که بتواند بهترین منابع الکترونیکی را با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت در اختیار علاقه مندان قراردهد
محصول | تعداد | ||
---|---|---|---|
0 | (ریال)جمع کل |
گفت و گو با استاد محسن صادقی نیه مولف و مدرس در حوزه مهندسی شیمی، مدیریت، موفقیت و رشد فردی محسن صادقی نیه،متولد بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۴۹ در اصفهان می باشند. ایشان دانش آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی اصفهان هستند و علاوه بر فعالیت در رشته تحصیلی خودشان، در زمیـنه سمینارهای مختلف در اقصی نقاط ایران، با محوریت موفقیت و رشد فردی بسیار موفق بوده اند. وی همچنین مولف چند عنوان کتاب مهندسی شیمی، موفقیت و رشد فردی با نگاه نوین و کاربردی است
از اینکه دعوت ما را برای این گفت و گو پذیرفتید سپاسگزاریم
۱. اغلب، کلمه گروه و تیم به صورت مترادف به کار می رود. بین این دو واژه چه تفاوت مفهومی وجود دارد؟
سوال خوبی پرسیدید. گروه و تیم هر کدام ، تعاریف جدا و اهداف متفاوتی دارند که مختصر توضیحی درباره هرکدام خواهم داد. گروه، متشکل از افرادی است که در کنار هم هستند اما لزوماً، اهداف مشابه و یکسانی ندارند و بعضاً افرادی تاثیرگذار و تاثیرپذیر هستند و از یک ارتباط سطح بالاتری نسبت به عموم مردم برخوردارند. اما افرادی که درون تیم هستند، با تخصص ها و مهارت های گوناگون خود، اهداف واحدی را دنبال می کنند که به منظور هم پوشانی و هم افزایی، این تخصصی ها کمک می کند که به هدف موردنظر تیم، برسند؛ بنابراین در تیم، خلاقیت ها بروز پیدا می کند و همچنین با توجه به اهداف یکسانی که پیش رو دارند، تعهد کاری بیشتری به چشم می خورد.
۲. اساسا از دیدگاه شما، چه تفاوتی بین مدیران و رهبران در سازمان ها وجود دارد؟
معمولا واژه مدیر، در سازمان بیشتر شنیده می شود اما هر فردی که دارای کسب و کار است می تواند رهبر یک مجموعه باشد. البته در سازمان های بزرگ، مدیر و رهبر باید جدا باشند تا بتوانند آن سازمان را به اهداف دراز مدت خود برسانند. رهبران در واقع افرادی هستند که با تاثیرگذاری بر قلب و احساس افراد، به آنها کمک می کنند بدون اجبار در مسیری مشخص و برای رسیدن به هدفی ، رشد کنند؛ اما مهم این است که رهبر شدن، یک مهارت است؛ یک مدیر قدرت خود را از سلسله مراتب می گیرد اما رهبران یک سازمان، قدرتشان را از پرسنل آن سازمان می گیرند؛ چرا که بر قلب های مردم حاکم هستند. مدیران تلاش می کنند طبق مسئولیت و چارت اداری به تعدادی از اهداف سازمانی برسند، اما رهبران معمولاً اهداف دور و چشم اندازهای یک سازمان مدنظرشان است؛ مدیران در واقع ذهن و منطق انسانها را با مسائل درگیر می کنند اما رهبران احساس افراد را درگیر مسائل سازمان و اداره می کنند و هر کدام از مدیران به جهت اینکه خصوصیت اطاعت پذیری در پرسنل را افزایش دهند، بر مسائلی مانند پاداش و تنبیه مانور می دهند اما رهبران، تعهد ، آرمان و رسالت را مدنظر قرار می دهند؛ در واقع هر دو یک کار انجام می دهند اما از دو زاویه کاملا متفاوت به سمت پرسنل هدایت می شوند؛ بنابراین نوع برخورد مدیران و رهبران با افراد یکسان نیست؛ پس باید صفات مدیریت و رهبری را در خود پرورش دهیم
۳. مهارت مدیریت بحران، تا چه اندازه بر موفقیت مدیران تاثیر دارد؟
مدیریت بحران، قدرت تشخیص و اقدام به موقع در برابر مسائلی است که حیات و ماندگاری یک سازمان را به چالش می کشد، ناگفته نماند که لزوماً هر مدیری، از مدیریت بحران قوی برخوردار نیست اما قابل یادگیری است. عواملی نظیر : عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ...می توانند برای یک سازمان، چالش و شرایط بحران ایجاد کنند، در این مرحله است که مدیریت بحران می تواند با مهارت حل مسئله، ابتدا مشکل را تبدیل به مسئله و سپس اقدام به حل آن مسئله کند. مدیران بحران چند خصیصه و ویژگی مهم دارند از جمله: شجاعت ، قدرت انتخاب، کنترل احساس ، کنترل خشم و ... را دارند؛ در واقع از هوش هیجانی بالایی برخوردارند.
4. تفاوت رفتار یک پرسنل در محیط کار با محیط خارج از سازمان چیست؟
اگر بخواهم پاسخ این سوال را به آسانی بدهم، باید بگویم، انسان ها نیاز دارند در مکانها و شرایط متفاوت ، رفتار و گفتار متفاوت ، از خود بروز دهند. وقتی فردی وارد سازمانی می شود، در واقع زمان خود را به آن سازمان اختصاص می دهد و اگر رفتارهایی مغایر با اهداف سازمان از خود بروز دهد، از تعهد کاری سر، باز زده است؛ در واقع چنین پرسنلی به ظاهر و فقط به صورت فیزیکی در محیط کار حضور دارد. بنابراین هر رفتاری اعم از دروغگویی، ایجاد شک و شبهه در اهداف سازمان و ... که بر خلاف رسالت سازمان از یک پرسنل، سر بزند، رفتار غیر سازمانی محسوب می شود.
5. سخن پایانی برای مخاطبان
سرعت رشد علم و تکنولوژی باعث تغییر دنیا شده است. در میان این شرایط، رقابت هم پا به میان نهاده و سرعت تغییر را دو چندان کرده است؛ بنابراین اگر سازمان در دست مدیری لایق نباشد، دیر یا زود به مشکل اساسی بر می خورد. برای شرایط حساس، مدیری، لازم است که صفات برجسته ی دانش و شجاعت را یکجا در خود تلفیق کند. جان کلام اینکه مدیران مسئولیت پذیر را دعوت به اقدام می کنم که وضو تعهد بگیرند و بر قبله ی دانش و شجاعت سر تعظیم فرود آورند تا بتوانند در تلاطم های دنیای امروز، کشتی بان لایقی باشند.
محصولات مرتبط